سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، میانه روی را دوستدارد . [امام صادق علیه السلام]
 
یادداشت ثابت - جمعه 92 تیر 15 , ساعت 7:16 عصر

با سلام و عرض ادب  خدمت شما دوستداران راه حق
عرض شود که هدف بنده حقیر از قدیم الایام که احیانا دوستان آشنایی دارند مبارزه با جهل و نادانی و خرافات و گسترش علم و حقیقت و روشنی است  که در این راه ضمن اینکه هیچگونه ادعایی  نداشته ام بسی مرارت ها کشیده و بسیار  مبارزه نمودم  تا اینکه الحمد لله فضای سایبر قدر اندکی  از آلودگی ها پاک شد..
ولی متاسفانه  هم اکنون  مجددا  چندی از سایت ها اقدام به تراوش بعضی  مسائل شده و میخواهند از آب گل آلود  میگو بگیرند..
یکی از این سایت های  تازه تاسیس  وبلاگی به لینک زیر است:
rohanyatuosef.loxblog.com

rohanyatuosef.rozblog.com
که ان شاالله پاسخ بعضی از مطالب ایشان را در این وبلاگ خواهیم داد..
یکی از مطالب بیان شده در آن وبلاگ با موضوع جلوگیری از تعرض جن عاشق میباشد..
بله  همه ما تاکنون در مورد جن عاشق مباحثی را مطالعه و گاها تجربه نموده ایم لیکن اینجور مسائل  بهانه ای شده است در دست یک مشت انسان بیکار  که از قضا به دلیل وضع بسیار بد اقتصادی و نبود کار و یا شغل مفید  و با خرید چند کتاب قدیمی  رو به این علوم آورده و قصد چاپیدن یک سری انسان ضعیف که معمولا از جنس مونث نیز میباشند را دارند
نقل قول:
{علت بسته شدن بخت چیست؟ تقریبا میتوان گفت وقتی هاله ای از انرژی منفی به دور دختر و پسر ایجاد شود باعث بسته شدن بخت میشود}
پاسخ بنده:
عرض شود که  به هیچ عنوان ما چه در شرع و چه در علوم غریبه چیزی بنام بسته شدن بخت نداریم..

بخت در لغت به معنای حظّ ، بهره و قسمت است ..
بخت به معنای حدوث چیزی بدون استناد به علت است ..
دانشمندان وجود علل مجهولی ، چون بخت و اتفاق را محال می دانند..
خواجه نصیر طوسی معتقد است که آن چه اتفاق و بخت نامیده می شود دارای علل و اسباب نهانی و مستور است که حقیقت آن بر ما روشن نیست و از آن جا که همه موجودات عالم تابع علل غایی هستند و علل فاعلی خاصی آن ها را ایجاد کرده است که ما نسبت به آن علل آگاهی نداریم , سپس نمی توانیم به چیزی با عنوان بخت معتقد باشیم و آن را از حیطه علل و اسباب دور بدانیم..

به طور کلی اعتقاد به بخت اعتقاد به امری موهوم و خرافی است
سرنوشت انسان ها در دست خدا و در گرو عمل او است و این که بخت کسى را بسته اند، اعتقادى عوامانه و مردود است.
انسان ها به دلایل خاص و بعضاً نامعلوم، در طول زندگى خود دچار تحوّلاتى مى شوند که در عالم خلقت امرى طبیعى و متداول به نظر مى رسد..
بعضى داراى همسر خوب و زندگى مرفه مى شوند و بعضى کاملاً برعکس و بعضى بسیار دیر ازدواج مى کنند و بعضى دیگر چنین موقعیتى را پیدا نخواهند کرد..
همه این موارد دارای علل و عوامل خاص خود است ..
ما اگر بتوانیم علت حوادث و پیش آمد ها را شناسایی کنیم و آنها را به خوبی در زندگی به کار گیریم ، زندگی خوبی خواهیم داشت..
پس موفقیت یا عدم موفقیت ما در زندگی در گرو شناخت صحیح و عمل بر طبق آن است.
برخی از عواملی که در زندگی ما تأثیر دارند ، عوامل معنوی هستند که از جمله آنها دعا است ..
دعای نیک که از اولیاى الهى صادر شود و نیز دعاى پدر و مادر در حق فرزند و نیز دعاى معلم در به دست آوردن توفیقات تأثیر حتمى دارد..
ولى دعا هایی که برعلیه افراد نوشته یا خوانده شود ، اگر چه در مقطع خاصى ممکن است تأثیر گذار باشد، ولى نمى تواند زیان جدّى وارد کند..
خداوند در قرآن بعد از بیان این که قوم یهود از دو فرشته ،‌ چیزهایی را یاد گرفتند تا با آن میان مرد و همسرش تفرقه ایجاد کنند؛ مى فرماید: ولى هیچ گاه نمى توانند بدون اجازه خداوند به انسان زیان برسانند ..
پس خواست الهی موثر است ، بنابراین می توان با دعا هایی که از طرف پیشوایان دینی وارد شده است ، آثار زیان بخش بعضی از چیزها مانند دعای بد یا چشم زخم و طلسم را بی اثر کرد...

بله اگر بخواهیم بخت کسی را ببندیم راهها و متد زیادی وجود دارد که به دستور انسان و به دست شیاطین صورت میگیرد و بنده هیچگاه منکر این قضیه نبوده و نیستم منتها چیزی که هست بسته شدن بخت بدون وجود عامل انسانی و دستورات او غیر ممکن است و این را هم قبول دارم که  جنی ممکن است در زمان و مکان خاصی عاشق انسان شود و راههای ازدواج او را ببندد  ولی مخلص کلام بنده این است که این بحث به هیچ عنوان همه گیر نیست آن هم در این زمان!
لذا اینگونه مباحث متاسفانه بهانه ای شده در دست یکسری انسان متقلب که از یکسری انسان ساده لوح که سوء استفاده کرده و منبع درآمدی به وجود می آورند و شماره تماس ایمیل ها گذاشته که آقا  بیا و در مورد هزینه با من تماس بگیر ایمیل بزن..
آقا جان یعنی  شما میفرمایین هر مونثه ای که ازدواجش دیر گشت  جنی عاشق او شده که مانع ازدواج است؟
یعنی اگر آن جن نباشد همه چیز تمام است و خانم ها ازدواج میکنند و علی علی؟
یعنی اگر کسی  در خواب جنب شد؟  جن عارض دارد که به ایشان در خواب تعرض کرده؟
خیر اینها به جز توهمات چیز دیگری نیست..
بله شکی نیست که آیات و سور قرآن سراسر نور بوده و هر شری را دفع میکنند این قابل قبول است لیکن  شما فعل عمل را اثبات بنما..
مگر جنها بیکار هستند که بیایند  برای انسان مزاحمت ایجاد کنند؟ بنده نمی دانم این چه جو مضحکی است که در محیط نت و به طبع آن در جامعه در رابطه با اجنه راه افتاده است؟!
شما آیا خودتان تا به حال جنی روئیت نموده اید؟
دوستان به صاحبش قسم که اجنه  موجودات  پاک و شریفی هستند وبعد از انسان دومین موجود پیشرفته ای هستند که دارای قوه اختیار هستند یعنی کارهای خود را در بعد خویش با ابزار فکر و اختیار انجام میدهند که بسا اجنه در گذشته و حتی حال در بعد ما حضور پیدا کرده و از علما و فقها سوالات دینی می پرسند..

هدف از آفرینش اجنه چه بوده؟

مزاحمت برای انسان؟

خیر به هیچ عنوان

ماموریت اجنه درست همانند انسان  در زمین یک چیز است...

چه چیز؟؟

و ما خلق الجن و الانس الا لیعبدون..

بنده حقیر به کرات  مزاحمت های اجنه برای انسان از نزدیک را مشاهده و درمان نمودم لیکن ایشان از شیاطین بودند و عامل شارژکننده و محرک ایشان مبنی بر مزاحمت برای شخص هم خود آن اشخاص بودند که در ابتدا از راههای مختلف از قبیل احضار و خواندن عزائم برای اجنه مزاحمت ایجاد کرده بودند..
همان طور که جنها از ورود به اسمان منع شده اند از وارد شدن به بعد انسانها نیز منع شده اند مگر اینکه انسان خود ایشان را دعوت نماید..
دوستان  اگر مومن هستید در هر درجه ای از آن هم که باشید فرقی نمیکند  چرا که خداوند موکلانی از جنس ملائکه برای حمایت و محافظت و پشتیبانی از مومنین قرار داده و جای هیچ گونه نگرانی بابت تعرض اجنه  باقی نمی ماند..
همان طور که عرض کردم اینها فقط بهانه ای است در دست یکسری سوء استفاده گر کتاب به دست که با خواندن چند کتاب فکر کرده اند که علامه در این علم هستند
مثلا همین مبحث شرف الشمس که مبحث سنگین و کاملا تخصصی است که بنده اعتقاد راسخ دارم لیکن:
توصیه من به کاربران این است که وقت خود را بیهوده  صرف  اینگونه  مسائل ننمایند...
شرف  شمس   شرف شمس است  مثل  شرف مشتری  و قمر
آن  نقشی که  شما از ان به عنوان شرف الشمس نام میبرید  یک  نقشه ی گنج است  و لیکن خود  گنج  نیست...
یعنی موکل ندارد  ولی  ما میتونیم  با  اجرای دستورالعملی  موکلین را وادار کنیم  که  از آن  پیروی نمایند...
که  البته  نوشتن  آن  بر روی کاغذ  زرد  و ...   کاری  بیهوده است...
آن  نقش  را  فقط  میتوانیم در تاریخ  شرف شمس   بر روی  نگین  اصل نتراشیده ی عقیق  زرد حک نماییم  چون فقط او موکل دارد و بعد از آن  باید  عزیمتی بسازیم  و ریاضتی بکشیم  و  قسم نامه ای  اماده کنیم  تا  موکل تابع شود  و از علامات آن  اینست که  بعد از  اجرای  مراسمات  ایشان به خواب شما می آید  و خود را خادم شما می نامد  که البته همه ی اینها نزد من است  لیکن هرکه خواست  خودش برود پیدا نماید و تلاش نماید  چرا که العلم  نورٌ یقذفه الله فی قلب من یشاء  ....
پس  بیخودی دنبال آنچه که در  کتب نوشته شده نباشید  چرا که نویسنده انها جاهلینی بیش نبودند  و یکسری مسائل  را چنان تکرار  نمودند  که البته همه  باورشان شد.....

ادامه دارد ان شاالله
شاد باشید


یکشنبه 92 شهریور 3 , ساعت 9:15 عصر


بله دوست عزیز امیر گرامی متوجه منظورتون شدم شما ادم با سوادی هستید و همیشه حرفی که با منطق باشه رو قبول میکنید و جبهه نمی گیرید حتی اگه اون حرف به ضررتون باشه...
ببین دوست عزیز من یه نظریه دارم واسه خودم که نمی دونم از نظر شما درسته یا نه ولی از نظر خودم درسته..
اینه که ادم باید متوجه این باشه که درمورد خواسته هایی که داره بدونه کجا و در چه مقامی قرار داره..
آقا امیر و دوستان دیگه سوالی دارم:»
آیا ما بنده ی خدا هستیم یا خدا بنده ی ماست؟
اگر ما بنده ایم پس برای خدا نباید تعیین تکلیف کنیم که ای خدا من الا و بللا فلان چیز را می خواهم
البته ما باید در مورد خواسته هایمان به درگاه خدا دعا کنیم ولی نه دعای 2 آتیشه که اگر خدایا فلان نکنی خود کشی میکنم بلکه دعای ما در حد یک استارت باشد که مثلا بگیم خدا من نظرم اینجوریه باقیش بره زیر حکمت خودت هر جوری که صلاح میدونی بکن اخه حکیمی گفتن علیمی گفتن ما ظاهر قضیه رو میبینیم خدایا تو سرانجامش میدونی
ثلا یک نفر کسی را دوست دارد و می خواهد با او ازدواج کند ولی موانعی وجود دارد این بنده خدا کارش به خود کشی هم میرسد این مثالی اره:
اینها به هم نمیرسند و پس از سالها خانم عاشق با کس دیگر ازدواج کرده و زندگی خوبی دارد متوجه میشود که آن اقا(عشق قبلی) سرطان گرفته یا تصادف کرده و فوت شده(البته نمی خواهیم وارد بحث اجل معلق و غیر معلق بشویم) ..دیدید؟؟ حکمت خدا اینجا خودش را نشان میدهد که خدا این خانم را از بلای بیوه شدن نجات داده بود ولی این خانم در آن زمان به خاطر نرسیدن به عشقش کفر خدا میگفت و با خدا قهر کرده بود....
یا مثلا در امر بچه دار نشدن یک زوج که می گویند خدا ما چه گناهی کردیم که بچه دار نمیشویم؟؟ و اینجا هم کفر خدا می ویند و با خدا قهر میکنند...بعدها می فهمند که حکمتش چه بوده..
خوب کاری نداریم ولی در مورد ازدواج و راه کار عملی:
ه نظر من(البته شاید از نظر شما درست نباشد) انسان باید یک قفل به قلب خود بزند و کلیدش را هم به دریا بیاندازد تا هرکس و نا کسی عبور و مرور نکند و سپس یک وکیل برای خود بگیرد و چه وکیلی بهتر از خدا ؟؟ حسبنا الله و نعم الوکیل
سپس با یک دعای خیلی ساده استارت بزند چه دعایی؟؟
این دعا:
در قنوت نماز های یومیه بگوید ربنا اتنا فی الدنیا <حسنه>و فی لاخره <حسنه> الی اخر و منظور از حسنه در ذهن خود مثلا یک زن یا شوهر کلا همسر خوب و مومن باشد که در دنیا و اخرت نصیبش گردد ان شاالله
این از لحاظ دعا
ولی در مورد اینکه در چشم دیگران با محبت ظاهر بشوید نماز شب اسم اعظم است و سریع الاجابه یعنی هر شب که بخوانی برای همان روزش کار میدهد و نخوانی همه چیز به حالت قبل برمی ردد..
البته دعا های هم وجود دارد مثلا بعد از هر نماز 10 بار این دعا را بخواند:
بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد یاواحد یااحد الله الصمد یارحمن یا رحیم لم یلد و لم یولد یا حنان یا منان و لم یکون لهو کفوا احد یاعزیزیا الله اللهم ان لیس فی لسماوات دورات و لا فی لاشجار درقات و لا فی لاجسام جرکات و لا فی لعیون الخطات ولا فی لنفوس خطرات الا و هی بک عارفات و لک شاهدات و علیک ولالات فی لملک مسخرات فبای لقدره التی خرت بها علی لارض والسماوات سخر لی قلوب مخلوقات یا عزیز تعززت به عزتک فمن اعتز فهو عزیز لا ذل بعده و من اعتز بدون عزتک و هو ذلیل ان الله قوی زیز و انه لکتاب ینصرک الله نصرا عزیزا لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز یحبونهم و یحبونه اللهم اعزنی فی عیون خلقک و اکرمنی بینهم اللهم الف محبه الالفه والشفقه والمحبته فی قلوب بنی ادم بنات حوا اجمعین خاصه قلب فلان به حق لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین یا سید الکریم اقض حاجتی امن یجیب المضطر اذا دعاک انا کفیناک المستهزئین یا حی یا قیوم برحمتک استغیث
تمام شد

در مورد طلاسم باید بگویم اینها یک رمزی بین موکل واستاد که فقط برای خودش کار میدهد البته برای دیگران هم کار میدهد به شرط اینکه شرایط را که بیش  از  100شرط است انجام دهدمثل زجر نامه وقسم نامه ها مثلا در مورد اوفاق من توضیح مختصری دادم.
اگه زن و شوهری با هم دیگه وبا رضایت همدیگه اومدن پیش شما و گفتن ما مهر و محبتمون نسبت به همدیگه کمه اون موقع چون هر دو راضین میتونی سحر بندازی ولی کفاره هم باید بدی...
اینکه بری بدون توجه به طرف مقابل سحر بریزی گناه بزرگیه و حق الناسه ..شاید طرف دوست نداشته باشه که عاشق شما بشه و شما مجبورش کردی..

موفق باشید

 


جمعه 92 تیر 28 , ساعت 2:3 صبح

تشریح دقیق طلسمات شرف الشمس

12 حرف از کتب آسمانی به شرف الشمس مشهور شده اند. روز آن 19 فروردین است و معروف و لازم است که آن را بر روی طلا، نقره، عقیق زرد برای حامل دارای خواص و منافع بیشمار است. زیرا این طلسم شامل اسماء الحسنی بوده و اسامی خواجه لولاک و اوصیآء عظام آن حضرت علیه السلام را در بر دارند.

تشریح به روایت علم حروف :
از تورات حضرت موسی کلیم الله علیه السلام:
6 حرف دارد:  هـ و ااا   با محاسبه دقیق با 19 باء بسم الله الرحمن الرحیم آغاز و تاویلش: هو الله الاحد الصمد الحی المحیی الوهاب (6-13-111-111-111-111-مجموع463).
از انجیل حضرت عیسی روح الله علیه السلام:
2حرف دارد. # م. دو تفسیر دارد(6-4-40). الهادی البدوح و دیگری (35-90). هوالعزیز الودود.
از قرآن مجید حضرت خاتم الانبیاء و المرسلین محمد بن عبدالله (ص):
شامل: * آاا که ستاره 5 پر اول اشاره به وجود اقدس خمسه طیبه 623 است و سه الف اشاره است به احدیت و ازلیت. یعنی ازلی و ابدی و ما سه حرف دیگر را به قاموس عدد 330 بردیم و سمیعیت و علیمیت را استخراج کردیم. پس مجموع اعداد 12 حرف در کل راهنمای اسمآء الحسنی و 14 معصوم از حضرت خاتم تا حضرت امام مهدی علیه السلام می باشند که مجموع اسامی ایشان 1927 می باشد.
پس معنای 12 حرف شرف الشمس به این شرح است:
هو الله الاحد الحی المحیی الوهاب الهادی البدوح العزیز الودود السمیع العلیم محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین.
منبع یکی از سایتهای مربوط به علوم غریبه که بنده مطلب بالا را کاملا قبول دارم

جمعه 92 تیر 28 , ساعت 1:49 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم  الذی قامت بامره  سماوات والارضین
بنده نیز  اهل هیچ فرقه یا گروهی نیستم و قصد دفاع از هیچکدام را ندارم  لیکن  از  جهت  اخلاقی  چند نکته را  به سمع شما می رسانم  ان شاالله بتوانیم با  ارسال ها  و تاپیک هایمان  هم  از  لحاظ  امر به معروف و نهی  از منکر  هم از لحاظ  پر بارتر کردن  مطالب  این  وبلاگ  بیش  از  پیش  کوشا  باشیم..
1. در مباحثات  نکته ای که باید در نظر بگیرید یکی  این است که هر مطلبی که بیان میشود با برهان باشد  و نباید فقط ذکر  آیه یا حدیث  بپردازید  آیه باید  تفسیر شود استخراج مطلب شود  هر چیزی ظاهر و باطنی دارد لیکن با دست پر باید  به مباحثه و مناظره پرداخت..

2. نباید در مباحثات اسلامی توهین به شخص یا فرقه خاصی شود نفس هر انسانی محترم است چه کافر باشد چه دزد باشد چه قاتل باشد نباید به ایشان توهین کرد ..
اگر گروهی بت پرست هستند ناسزا گفتن به بت های ایشان  در جماعت باعث میشود  که  آنها هم به خدای شما  فوش و ناسزا گویند...
اگر می خواهید  کسی را تذکیر  کنید  در خصوصی اینکار را انجام دهید  اگر می خواهید کسی را امر به معروف و نهی از منکر کنید در خصوصی انجام دهید دنیای مجازی محل آبرو ریزی و جنگ نیست بنده خدایی  در همین سایت گفت اگر دراویش بیایند و اظهار نظر کنند  دندان هایشان را می شکنم....مگر اینجا میدان مبارزه است؟ آن موقع که باید مبارزه میکردید و آن موقع  که باید امر به معروف ونهی از منکر می کردید  نکردید حالا اینجا  در دنیای مجازی دل شیر  پیدا کردید؟
یه وقت  موقع مبارزه هست  و شما  یک ابراهیم خلیل  در راس خود دارید  آن وقت میشود   موقع تبر  به دست گرفتن و مبارزه کردن و بت ها را خرد کردن   ولی الان  که آن وقت نیست که نه شما ابراهیم خلیل هستید و نه تبر به دست دارید ناچارید با برهان سخن بگویید  اگر شما  فوش  گفتید خوب آنها  هم فوش  میدهند (که در واقع این مطلب در سوره مبارکه انعام آیه 108  بیان شده است..)
شما به جای اینکه  دهان خود را با فوش و لعن محکم کنید   بیایید  پایگاه کشور و پایگاه دینتان  را محکم  کنید  با فرهنگ...
اگر می خواهید  عموم مردم  را از فرقه خاصی آگاه کنید و تذکیر دهید  لازم نیست که درباره آن فرقه  صحبت کنید  بلکه فقط کافی است  خوب و بد را تعریف کنید  شما باید دین حق را تعریف کنید بگذارید مردم خودشان نتیجه گیری کرده و تصمیم بگیرند ما خودمان  مضنون را  شناسایی میکنیم  خودمان  به دادگاه میبریم خودمان  هم به چوبه دار می آویزیم !  آیا  این  روش ائمه  است؟  اگر پیامبر و ائمه (ع) در مورد دراویش و صوفیه حدیث گفته اند و لعنت کرده اند   اولا  این احادیث و لعن ها از برای این بوده که این فرقه از ولایت دست کشیده و از خود احکام دینی  تراوش میکنند....خوب  حالا اگر کسی بیاید از خود در احکام  دینی  فتوا بدهد آیا ایشان ملعون است؟؟ یا صرفاً باید درویش یا صوفی باشد که مورد لعن باشد؟؟ اگر کسی ذکر حدیث میکند باید تفسیرش را هم بگوید  و تفسیر این مطلب  این است هر کسی که  ولایت  را فراموش کند  و خود کفا باشد در احکام اگر عالم کامل نباشد  ملعون خواهد بود حال چه درویش باشد چه صوفی باشد  و چه طلبه باشد  و چه یک فرد معمولی   هر چه باشد ملعون خواهد بود پس لازم  نیست  بیایید  و دراویش را مورد خطاب قرار دهید بلکه  خوب و بد اعمال  را باید تعریف کنید ....ثانیاً  شما در چه مقامی هستید  که برای عموم  ذکر حدیث میکنید؟؟؟  اگر ذکر حدیث  در مورد  احکام اسلامی  باشد  اشکالی ندارد  توسط  انسانهای معمولی بیان شود  لیکن اگر از اینگونه  احادیث  که مخاطب خود را  لعن و...کرده  باشد  ذکر آن  فقط باید  توسط  نایب بر حق ائمه و علمای دین باشد...  من ندیدم و نمی بینم  بزرگی بیاید  و درمورد دراویش در عموم صحبت کند  الا در خصوصی ...    وظیفه شما  فقط  این است  که  دین حق و فعل  حق  را تعریف کنید مردم عاقل هستند خود تصمیم خواهند گرفت..
نام بردن فرقه ها در مجامع عمومی باعث با عظمت نشان دادن  آنها میشود  شما کاری به کسی نداشته باشید  شما فقط دین حق را تعریف کنید..
مانند کوه باشید بزرگ وبا عظمت ولی ساکت و نجیب..
دراویش  و صوفیه چرا  منحرف هستند؟
زیرا بدون داشتن یک استاد  تمام و یک استاد اگاه به دین و اسلام ومعرفت...  وارد وادی سیر وسلوک ساختگی  و دروغین و غیر واقع  شده  و برای خود ذکر تجویز میکنند..(البته کاری به دیگر اعتقادات انحرافی آنها ندارم)
کسانی که اهل ذکر هستند به خوبی میدانند که بعد از مدتی برای ذاکر  فتوحات حاصل شده و البته در کنار آن هجوم شیاطین هم بیشتر خواهد شد..
این  فتوحات حاصل شده اگر زیر نظر یک استاد تمام نباشد ذاکر را به تباهی میکشاند زیرا این فتوحات با وساوس شیاطین همراه است...
آن بنده های خدا به علت جهلشان و به امید اینکه به خدا خواهند رسید وارد این وادی میشوند و پس از مدتی وقتی فتوحات حاصل شد به علت ضعف ایمان مغرور شده و  خود را خدا مینامند  و در احکام  دین و قرآن  نظر شخصی میدهند  و ولایت را فراموش میکنند .. آقا  اینها جاهل هستند  نمی دانند خوب و بد را  و <لا یکلف الله نفس الا وسعها> اینقدر که شما  اینها  را مورد لعن  قرار میدهید  خداوند  قرار نداده...
دیگر دوست عزیز و مهربانی  در  نظرات قبلی همین وبلاگ  گفت: 
(((وقتی ائمه و پیامبر یک گروه را لعن می کند دیگر تمام است
مثل یزید مثل بنی امیه مثل کفار مثل منافقین)))
بنده هم  عرض  کردم    این لعن  با آن  لعن  فرق  میکند  زیرا لعن به  یزید  و بنی امیه  لعن  خطاب  به خاص  است  ولعن  ائمه  به  دراویش  لعن  خطاب  به  عام  است  لعن  عام  یعنی  هر  کسی  صفت  دراویش  را  داشته  باشد  ملعون  است  چه  درویش  باشد  چه صوفی  و  چه  طلبه  یا  انسان  معمولی  بنده  هم  گفتم  لازم  نیست  اسمی  از  کسی  ببرید  فقط  فعل  عمل  را  نهی  کنید...
لعن ستمکاران باید  بطور کلی    باشد و نباید با ذکر نام و بصورت صریح باشد مرحوم  کلینی از امام باقر(ع) نقل کرده که فرزندِ یکی از سرانِ شرک، اسلام آورده و در رکاب پیامبر(ص) بود. یکبار ابوبکر در حضور او پدر مشرکش را لعنت کرد که او خشمگین شد و به ابوبکر پاسخی تند داد. در آن هنگام پیامبر(ص) به عنوان یک سیره همیشگی فرمودند: وقتی مشرکان را لعن و بدگویی می کنید بطور کلی سخن بگویید نه بطور خاص (با ذکر نام) که فرزندانشان (که اکنون در شمار مسلمانان هستند) خشمگین شوند   ممکن  است  پدر  یا پدر بزرگ  یا  جد  کسی  درویش  یا  صوفی  باشد  ولی  خود  این  شخص  مومن باشد  و   درویش و  صوفی  نباشد  وقتی  که  کسی  به  اجداد  این  شخص  فوش  و  دشنام  بگوید  غیرت  و تعصب  این  شخص  به اعضای  خانواده اش  باعث  می شود  که  تند   شود  و همین  باعث  تفرقه  بین  مسلمنان  میشود  مخلص کلام بنده  این  است  که  این  نوع  امر به معروف و نهی از منکر  را  که  مخاطب  خود را ملعون  خطاب میکند  را  فقط  باید  در  خصوصی  به افرادی که  میشناسیم و مطمئن هستیم  تعصبی  ندارند  در این ضمینه   ذکر بکنیم
البته این ِفرَق در این تاریخ  هدفشان خدا نیست بلکه ریختن آبروی اسلام است  که البته بنده  از لحاظ اخلاقی  این مورد را متذکر شدم..
نکات در این باب  فراوان است لیکن خلاصه نمودم...
موفق باشید
والسلام


جمعه 92 تیر 28 , ساعت 1:48 صبح

سلام  علیکم
  وظیفه دانستم  شما  را  در  مورد  آفت  دین  آگاه نمایم...
ضمن اینکه  تزویر و ریا یکی از نشانه های ظهور است  بدترین  افت   دین هم  است   زیرا  با  لباس دیانت  و  تقوا  ظاهر  میشود  اما  همانند  سکه  ای  دو روست  که  در  یک  روو  خدا  و  در  روی  دیگر  ابلیس  و  هوای  نفس  است  و عوام  روی  خدا  و  خواص  روی  ابلیسش  را  میبینند...
اینها  گرگان  در  لباس  گوسفندند  در  ظاهر  خود  را  عبادالرحمن  می نامنند  ولی  در   باطن  و  معنا  پیرو  هوای نفس و شیطانند...
مردم  را  با  زبان  چرب  و  نرم   و  با  نام  دین  و  اسلام  به  طرف  خود  کشیده  تا  به  وقت  خود  به اهداف  پلید  خود  دست  بزنند....
یکی  از  اهداف  پلید  این  نوع  بشر  که  عموما  با  لباس  دیانت  و  تزویر  ظاهر  میشوند  تفرقه  و  دشمنی  انداختن  بین  امت  مسلمین  است.....
مراقب باشید دستان آلوده ای گویا همه مان را می خواهند به جان هم بیاندازند چرا که می دانند اگر با هم باشیم  پیشرفت می کنیم. 30 سال است با فراز ونشیب ثابت کرده ایم که همدلی ما دنیا را به زانو در می آورد....
امیدوارم  روزی  رسد  تا  این  قوم  پیرو  شیطان و هوای  نفس  به  راستی  در صراط مستقیم  قرار گیرند...
اما  راه  شناسایی  این  قوم  تزویر  گر  چیست؟
امام صادق ع می فرماید:
لا تغترّوا بصلاتهم، و لا بصیامهم فانّ الرّجل ربّما لهج بالصّلاة و الصوم حتی لو ترکه استوحش ولکن اختبروهم عند صدق الحدیث و اداء الامانة
 به نماز و روزه افراد فریب نخورید چه بسا برخی از مردم به نماز و روزه عادت کرده و به آن شیفته می شود تا آنجائی که اگر این عادت را ترک کند به هراس می افتد ولی آن ها را با راستگوئی و اداء امانت آزمایش کنید....
مراقب  باشید 
و من  الله  توفیق


جمعه 92 تیر 28 , ساعت 1:47 صبح

     انا                   جعلنا ما           علی الارض           زینه
    زینه              علی الارض           جعلناما               انا
  جعلناما                 انا                    زینه            علی الارض
علی الارض             زینه                   انا               جعلناما



     
اینو  4*4  16  خانه   باید  قرار  بدی  به  همین  شکلی  که هست  هر  کلمه توی یه خونه  از مربع  باید  باشه  و کلمات  و ترتیب  اونها  نباید  عوض  بشه   و  در  روز  پنج  شنبه   در  ساعت  قبل  از  10  صبح  با    مرکب  زعفران  و توی  همون خونه  باید  باشی  و بنویسی و  قبلش   هم  بخور  روشن  کنی   البته  قبل  از  تمام  اینکارها  دو  رکعت  نماز  و  صرف العمار  مراسم   را  بخوانی  و موقع  نوشتن  با  تمرکز  کامل  در  حالت  نمازی  نشسته  و  رو  به  قبله   باید  بنویسی واون  ایاتو  که می نویسی  با  زبانت  باید  تکرار بکنی  و  مربع  و  اینجوری  که  بعدا توضیح میدم  باید  پر  بکنی  کلا  تمام  شرایط  مراسم رو  باید  اجرا   بکنی....
این  ایه  رو  هم  باید دور  تا  دور  مربع   بنویسی  و  باید  دقت  بکنی  که  مثلا  م   ف  ه  و  و غیره   حتما  باید  سوراخش  تو  خالی  باشه:
و  من  یتق  الله  یجعل  له  مخرجا  و  یرزقه  من  حیث   لا  یحتسب  فمن یتوکل   علی   الله   فهو  حسبه   ان الله  بالغ  امره   و  قد  جعل الله   لکل  شی   قدرا
بعد  روی   چهار  ضلع  این  مربع    که  در  واقع  دور  این  ایه  میشه  این  ذکر   رو  می نویسی و در  حال  نوشتن  زمزمه  میکنی:
هوالرزاق  علی  الاطلاق  ذوالقوه  المتین
و  بعد  روی  چهار  ضلع  این  مربع   که  دور  اون  ذکرها  وایات  میشه  این  ذکر  رو  مینویسی:
الفتاح  الباسط   المغنی  الکریم   الوهاب   ذوالطول
و  بعد  دور  اینها   این  اسماء   رو  مینویسی  و  در  حال  نوشتن  زمزمه  میکنی:
فلان
  و  بعد  دور  اینها   در  ضلع  بالا  می  نویسی  فلان در  ضلع  سمت  راست  مینویسی  فلان و  در  ضلع  سمت  چپ   مینویسی   فلان و  در  ضلع  پایین   می نویسی   فلان

و  بعد  زیر  این  مربع  این  عزیمت رو  مینویسی و  در  حال  نوشتن  زمزمه  هم  باید  بکنی  جملات  رو:
و فلان
بعد   اعمال  زیر:
انا  جعلنا ما  علی الارض  زینه  100 بار  می  خوانی  و  هر  بار  روی کاسه  مسی اب  فوت  میکنی

هفت  بار  میخوانی  و  هر بار  فوت  میکنی  و  باقی  کارا:
و  من  یتق  الله  یجعل  له  مخرجا  و  یرزقه  من  حیث   لا  یحتسب   و من یتوکل   علی   الله   فهو  حسبه   ان الله  بالغ  امره  و قد جعل الله لکل شی قدرا

فتاح ٍ باسط ٍ  مغنی ٍ کریمٍ ٍ   وهاب ٍ  ذوالطول ٍ 21 بار  می  خوانی  هر  بار فوت  میکنی


  و  پس  از  پایان اب  دهان  اضافه  میکنی  به  اب و  اب  رو  به  چهار  گوشه  خونه و  حیاط   میپاشی
 
بعد  برگه  هایی  که  نوشتی  رو  لای  قران میزاری  و  میزاری  تو  همون  خونه  بمونه  و  میری  پی  کارت 

در پایان مراسم  با  صدای  بلند  تشکر  کنی  از  موکلین  و  بگی  اگه  مشکلی  بود  بهت  خبر  بدن  و  اینکه  بهشون  قول  بدی  اگه  خونه  هرچه  زودتر  فروش  رفت  اونها  رو  مرخص  کنی   و  واسشون  قربانی  بکنی....
البته این دستور ضمن اینکه ناقص است در مورد خانه های کلنگی متروک هستش
که فقط جهت اشنایی قرار دادم
  و نسخه کامل این دستور که از ساخته های خود بنده میباشد در نزدبنده میباشد


جمعه 92 تیر 28 , ساعت 1:29 صبح

نقد  و بررسی  مسائل  علوم غریبه  و  مطالب  بیان شده  در  سایتهای  تازه  تاسیس   و رد  ادعاهای  کذب  ایشان  در این باب  برای  جلوگیری  از  انحراف  مردم
رب اشرح لی صدری  و یسر لی امری وحلل  عقده من  لسانی  یفقه قولی

  و لازم به ذکر  است  بنده  هیچگاه  چوب  خودم  را  به سینه نزده  و  قصد خودنمایی  نداشته  و ندارم  چرا  که  این محفل مجازی است  و انما  انا  منذرٌ  و ان  یوحی  الی الا  انما  انا نذیر مبین..
مطلبی که  چندی است  در دستورکار داشتم که  بیان نمایم این است که مدتی است که   چندی  از این سایت های تازه تاسیس مطالبی را با موضوع  علوم غریبه(اوفاق  و باطل السحر و تسخیرات  و...)  منتشر  مینمایند  که  کاملا  غلط  و بی فایده اند  و  تنها هدف انها  از این کپی پست  ها  عرضه داشتن خود و ایجاد خود نمایی   و  اسم  درکردن و همچنین دریافت پول های کثیف  کلان  در بخش خصوصی است  که  لازم  دانستم  عموم مردم را  انذار نمایم  و  ما  در  این تاپیک  ان شاالله  به  اذن الله  هر  حرفی  که  میزنیم  با  دلیل و مدرک خواهد  بود  و  اگر  به کسی صفت  کذاب  و بی  علم  در  این تاپیک  داده شود  همه  با  دلیل  و  مدرک  ذکر  شده  خواهد  بود  و  در  راه  اثبات  آن  امادگی  مناظره  با  هر  مدعی  را  خواهم   داشت  ان شاالله..
علی هذا  شما را به تدبر در نکات زیر جلب مینمایم:
الم تلک ایات الکتاب الحکیم  هدی و رحمه للمحسنین
1.افرادی که در زمینه علوم غریبه کتاب نوشتند و انها را منتشر کردند جاهلینی بیش نبودند  که مجموعه ای از علوم  لا ینفع  را در بین مردم انتشار نمودند  و از انها جاهل تر کسانی هستند که از راه انها پیروی کرده  و امروزه در سایت ها  ان موضوعات  کم ارزش را بهانه ای برای  اسم و رسم  بدر کردن و پول و مادیات  نموده اند
2.این افراد  طرفداران  خام مغزی  هم دارند که همانند  پشه  هانند گرد  شیرینی(البته شیرینی های کاذب)  توصیه من به این افراد  اینست که  معنای اعوذ بالله  من علم لا ینفع   را چراغ زندگی  خود نمایند  و در صراط مستقیم باشند
حال  میخواستم کمی در مورد علم پوچی  که در این سایت های تازه تاسیس  به آن میپردازند  صحبت  تخصصی  بنمایم
1.البته  بنده  هرچه خواستم  که  در این سایت ها  ثبت نام نمایم تا  مناظراتی  با کاربران آن سایت  داشته باشم  نشد چرا که احتیاج به دعوت نامه داشت  و ایشان فقط یکسری انسان  ساده لوح را ثبت نام مینمایند  تا  بهانه  ای  برای رسیدن به مقاصد شوم انها باشند..
یکی از مباحث این سایت ها  پرداختن  به علم  اوفاق است  لازم به یاداوری است که علم اوفاق علم  شیفت حسابی و عددی است  که  باعث بسط یا  قبض میشود  که در هر دو صورت شریف است..
ولی چیزهای که اینها در این سایت های تازه تاسیس  با کاربرانی ساده لوح  مطرح مینمایند  90%  اشتباه است(که البته  همیجا اعلام میکنم امادگی مناظره  با ایشان را  در این موضوع  دارم)
مثلا  برای  تسخیر  شخص  گفته بودند  که  ابجد اسم شخص را  با اسم طرف مقابل جمع کرده  و  در   مربع  بسط  میدهیم  و   اینگونه  آن شخص  تابع شما میشود...
در مورد این روش  باید  عرض  کنم  همچین روشی  وجود  دارد  ولی  اینی  که اینها میگویند 25%  از  آن  روش  است  که باعث  تسخیر  میشود  که البته  روشی  است  که همگان  از  ان اگاهی  ندارند   و البته اینها  فکر  میکنند  اگر  عدد  یا  اسمی  را  درون  مثلث  مربع  مخمس  و غیره   شیفت  دادند  و  آن  را  بر  خاتمی  پیاده نمودند  موکل  ان بالای  سرش  می ایستد  و  اماده به کار میشود....
  شما اگر تمام مراحل کار را  بخوبی  انجام دادید این را بدانید شیفت دادن  در مربع و  غیره  به خودی  خود  هیچ  موکلی  به وجود نمی اورد  از آن گذشته   وقتی  هم  که  از  اعداد و  حروف  استخراج موکل نماییم   و عزیمت بخوانیم  اولا  ایشان  موکل  ان لوح  نیستند  و فقط  اسم انها  متشابه  است با بسط  اسمی که در مربع  شیفت داده شده  و  انها  هیچ  لزومی  نمیبینند  که  تبعیت نمایند  از آن لوح یا بسط اسمی درون آن  مگر با  عزیمت  که عزیمت خواندن هم کار خطرناکی است  چرا  که  ان اسما سفلی که استخراج شده  ممکن است از قضا اسما شیاطین باشد  که  با خواندن انها میتوانید بستر شنا کردن  در وادی فسق و فسوق  را برای خود و خانوده ی خود مهیا کنید  و اگر هم شیاطین نباشند  و از جان المسلمین  بوده باشند  باعث سنگینی  انحراف  و دخالت بی جا و وسوسه  فی الاذن  خواهند شد  که تاوان  سختی خواهد داشت  و پشیمانی..
یاد گرفتن  علم خوب است به شرطی که از علوم  لا ینفع نباشد..
مثلا گیریم که  شما با یک وفق  یا یک طلسم  کسی را تسخیر کردید  و ایشان  تابع شما شد  ایا میدانید  با این  کار که  سحر   نام دارد  خود را در قعر جهنم خواهید برد  حتی اگر  آن شخص  همسر شما باشد؟؟
آری  جهنم و چه بد منزلگاهی است..
که  وصف  آن  به گفتگو محال  است...که  صاحب حال داند کآن چه حال  است
دومین مطلب  مورد  بحث  این  قشر  کاربران سایت های تازه تاسیس  پرداختن به بحث  طلسمات و باطل السحر است  مثال  آنها  در مورد  استخراج طلسمات  یا  کشف  سطل  است ..
این کاربران  آمده اند  طلسمات  را به دو گروه  اجسامی  و  غیر  اجسامی(خوردنی  یا  پاشیدنی)تقسیم  کردند  از  همینجا  می توان   به  علم  ناقصشان  پی  برد  چرا  که  آنها  حتی  مکانیزم  عمل  طلسمات  را  هم  نمیدانند..
تمام طلسمات  پس از نوشته شدن برای موکلین  تشکیل  یک  نقشه یا دستور  کار  را میدهند  حتی  طلسمات خوردنی  و پاشیدنی  و  حتی  اگر  ما  به  کسی  نفرین  کنیم  باز هم  برای  او  در  عوالم دیگر  طلسمی  متناسب با آن نفرین نقش  میبندد  البته این بستگی به این دارد که شخص  دم روانی داشته باشد  یا نه  که برای اشخاص متفاوت است
حال   راه  نجات  چیست؟؟
راه های  گوناگونی  وجود دارد  که در موضوع بحث ما نیست  و  بنده  فقط  نکاتی را پیرامون کشف  سطل  که مورد بحث ایشان بوده  متذکر میشوم..
ایشان گفته اند که  این امکان وجود ندارد  در یک چشم  به هم زدن  و در کنار مسحور  به وسیله کشف سطل  طلسمات مربوط به مسحور را بیرون کشید  و گفته بودند  که احتیاج به 7 یا  8 موکل  جستجو گر  برای این کار خواهد بود....این  حرف  بسیار  مبتدیانه بوده  و هیچ سند علمی ندارد  چرا که  برای  موکلین  حال چه  جن باشند  یا  از ملائکه  هیچ محدودیت  زمان و مکانی  وجود   ندارد  و  انها  و حتی  یکی از انها  و  نه هفت یا هشت  تا  از انها میتوانند  در  یک چشم به هم زدن  کاری  را  انجام بدهند  از  لحاظ  زمانی  هر  سالی  که  بر  اجنه  بگذرد  برابر  با  صد  سال  ما  انسانهاست و در  لایه های  بالا تر  مثل فرشتگان  هزار سال ما  برابر یک سال انها ست و ایشان  اگر  معنای  طی الارض  را  درک کرده باشند  میدانند  که  مسافت  و  زمان  در  این  امر  تعریف  نشده است...
یک  استاد  اگر  به  کسی  باطل السحری  بدهد  اگر  واقعا  استاد  بوده باشد  میداند  که  چه چیز  داده  است  حال  اگر  جواب  نداد  و  حال  مسحور  بد تر شد   ایا مشکل از  دستور  استاد  بوده؟؟  یا  دلایل دیگری هم   در  عدم تاثیر پذیری  این امر  دخالت داشته؟
اگر  استاد  بگوید  این  دستور  را3  روز یا  هفت  روز  باید  استفاده کنی  تا  نتیجه  بگیری  و  آن   فرد مسحور  مثلا  تنها یک  روز  انجام  دهد  آیا  نتیجه میگیرد؟  روشن  است  که  نتیجه که نگرفته هیچ  بلکه  موکلین سحر  همانند عکس العمل بدن  در  مقابل  مصرف بی رویه  انتی  بیوتیک  مقاومت  دارویی  پیدا  کرده  و  حال  مسحور  ممکن  است  بدتر هم بشود  با  این  وجود  باید  بیاییم  کار  یا  علم استاد  را  زیر  سوال  ببریم؟
صحبت  از  حجاب  طلسمات  شد  یک  واژه  من  دراوردی...
طلسمات  اشکار  و  نمایان هستند   شما  هر  طلسمی  را  بر  علیه  هر کسی  بنویسید  موکلین  در  آن  محل  مورد  نظر  حاضر  شده  و  تا  زمانی که آن سحر  باطل  نشده  در  آنمکان خواهند  ماند  و  همانند  سگی  وفادار  تا  آخرین  لحظه مشغول به کار خواهند بود  و  این قابل  پنهان کردن  نیست  و به کار بردن  این  واژه (حجاب طلسمات) از جانب  این  کاربران سایت های تازه تاسیس  می تواند به دلیل  عدم آگاهی ایشان  از مکانیزم طلسمات باشد...
اما  در  مبحث  احضارات  این  کتب ها  اکثرا  ناقص  هستند  البته  با  پاره ای  از  کمبود نکات ریز  که  فووت  کوزه گری  است  لیکن  در  کل  انچه  که مهم است:
به هوس راست نیاید  به تمنا  نشود......کاندرین  راه  بسی  خون جگر  باید  خورد
و لکن  به سیر وسلوک  نفسانی  افتادن در جهاد  اکبر  است  که  جان به لب میرسد  تا جام به لب  رسد
سومین  مطلب   مورد بحث این سایت ها  پیرامون حصار  و نقش  آن  در احضارات  است..
اینها میگویند  که  وقتی  استادی  به  شما  دستوری  پیرامون  احضار  داد  خودش  از شما مراقبت نموده  و دیگر  احتیاجی  به حصار نخواهد بود
این حرف  درست است..
ولی  تعریف  شما  از  استاد  چیست؟  اینطور که شما می گویید  استاد  شخصی است مثل ایت الله قاضی  مثل  ایت الله کشمیری و  نخودکی  و غیره  که دارای قدرت تجرد  هستند  و میتوانید در یک لحظه  در زمین سیر نمایند  و  قدرت مقابله با تمامی  موجودات  موزی  را  دارند..  درست است؟  ایا این تعریف شما از استاد است؟؟
اینچنین استادانی کم هستند  و اگر  هم  عیان باشند به کسی دستور احضار نمیدهند..
خوب  حال  که چنین  استادانی  وجود ندارند  باید  چه کنیم؟
آیا باید خود را دست استادان رده پایین تر  بسپاریم؟
اگر  این کار  را  بکنیم  مطمئنا  به حصار  احتیاج خواهیم داشت  حتی  اگر  احضار  شما  از  موکلین  سماوی  باشد  چرا که  شما  وقتی  اولین  ذکر  یا  اسماء  خداوند  را  بر  زبان می اورید  ضمن اینکه صدای شما در اسمانها می پیچد  نوری  از  جایگاه شما  به  سمت اسمان  متصل خواهد شد   و  از آن پس  شیاطین  فوج فوج  به سمت شما  هجوم میاورند  و  در خیال  ضرر  رساندن به شما هستند  حال  چه چیز  مانع ضرر ایشان میشود؟   حصار
ذکر  اعوذ بالله من الشیطان رجیم   بسم الله الرحمن الرحیم    و  لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم  یک  حصار  بسیار  قوی  است  ولی  برای  چه  کسانی ؟
فرایند  این ذکر  و  دیگر  اذکار مشابه  به  میزان  ایمان شما  بستگی  دارد..
یک  شخصی اگر  ایمان قوی  داشته باشد  که  خداوند  حفیظ است  با  گفتن همین  ذکر بالا  از  تمام  جن و تابعه  و دیو  و  عین  و مرض  حفظ  خواهد  شد..
برعکس  اگر  کسی  ایمان  قوی  نداشته باشد  هزاران  حصر  با  موکلین  بسیار  قوی  برگزیند  باز هم ضربه  خواهد  خورد  چرا که  قدرت خدا  اعظم است..
این تعریف و کاربرد حصار بود  ولی متاسفانه  بعضی  ها بی خود و بی جهت به خودشان اجازه میدهند  در این مباحث اظهار  نظر نمایند  البته اظهار نظر که نه بیشتر به سفسطه شبیه است...
قدم اول این مرحله خوف و رجا.....باید از ترک سرت برگ سفر ساز کنی
همت و خضر ره و بنیت در حد سوا....ثان تثلیث  در انتاج  نظر  باز کنی
شرط  مهم  در این راه  داشتن یک استاد تمام  با قدرت تجرد نیست  بلکه  فقط  داشتن یک استاد  با علم  کفایت میکند البته تشخیص اعلمیت کار مبتدی نیست  و
 یک استاد لازم نیست  خود عامل به علمش باشد  همانند تمثیل یک پزشک به بیمار..
هیچ کس  بی اوستا  چیزی نشد.......هیچ  آهن  خنجر  تیزی  نشد
هرکه گیرد پیشه ای بی اوستا........ریشخندی  شد به شهر و روستا
هر که در ره بی قلاویزی رود.......ره دو روزه  راه  صد ساله شود
هر که گردد  سوی کعبه بی دلیل  .....همچون این سرگشتگان  گردد ذلیل
مطلب  دیگر  در  مورد طی الارض  است
خیلی کوتاه عرض  نمایم  که  طی الارض   دستورالعمل  ثابت  و  خاصی  ندارد  و  ربطی  هم  به سوره نمل  و  ایات  مورد نظر  بعضی  ها  ندارد  البته  شاید  کسی  با مداومت  بر  این دستورالعمل ها بتواند  طی المکانی  داشته باشد ولی آن دستور  یا  آیه  رابطه  مستقیم  ندارد با طی الارض  بلکه  مکانیزم عمل جوری است که  هر  فرشته  ای توانایی این کار را دارد....
یک مطلب دیگر  هم عرض  بکنم  که  بعضی ها  با نیت این  با اجنه ارتباط برقرار میکنند  که  مثلا  به  خودشان  یا به دیگران  در  کارها  و  مشکلات  کمک  نمایند..
حال  این  کمک  ها چیست؟
این  کمک ها  از  قبیل  اینکه  مثلا  کسی  به  کسی  دیگر  علاقه داشته باشد  وقصد  ازدواج  داشته باشد  یا  اینکه  برای  استخدام در شرکتی  به مشکل برخورده  یا  در معاملات و تجارتش  به مشکل  برخورده  یا همسرش  نسبت به او محبت  کمی  دارد  یا    مشکلاتی  از  این  قبیل
اقایان  برادران  وقتی  در  مورد  مسئله  ای  علم  کافی  را  ندارید چه  اشکالی  دارد تحقیق  کنید  یا  سوال  کنید؟؟
شما  اگر  از مکانیزم این اعمال  که توسط اجنه صورت  میگیرد  اگاه باشید  میبینید  که  همه ی  اینها  از  طریق  وساوس  نفس  خواهد  بود  یعنی  اجنه  بر  روی  مغز طرف  مقابل  وسوسه ای  انجام داده  و  مثلا  کاری  حل  میکنند  از قبیل  بخت  گشایی  یا  استخدام  در  شرکتی  و  خیلی چیزهای  ذکر  شده  و نشده...
خوب  سوالی  پیش  میاید...
آیا  شما  مسلمان  هستید؟  اگر  مسلمان  هستید آیا احادیث  بیشمار  ائمه  را  در  زمینه  سحر  مطالعه  کردید؟
بعضی ها فکر  میکنند  سحر  یعنی  این که زنی  را  از  شوهرش  جدا  کنی  یا   بخت  کسی  را ببندی  یا  گره ای  در  زندگی  کسی  بیاندازی..
نه  نه .. ببین  عزیز جان  شما  هر  کاری  انجام  بدید  توسط  اجنه  یا  تله  پاتی  و  چیزهای  دیگه  اگر   اون  قضیه  از  روند  طبیعی  خودش  خارج  بشه   سحر  به  حساب  میاد  و  این کار  حرام مطلق  است....
حال  اگر  شما  این  کار  را انجام  بدید  ولو  با هدف  خیر  و   کمک  به  دیگران  بازهم  ساحر  حساب  شده   و  در  آتش  جهنم  خواهید  بود....
پس  شما  را  به  این  روز  عزیز  قسم  میدهم  که  مردم  را  بسوی  احضار  و  این  مسائل  سوق  ندهید  که  اگر  در کار خلافی  استفاده  شود  گناهش  بیشتر  بر  گردن  شما خواهد بود  من  نمیدانم  چه  لزومی  دارد  برای  مردم  و  در  این  مکان  عمومی  از  علوم  غریبه  صحبت  بکنید  و  مردم  را  و  فکر  و  کار  و  زندگی  و  درس  انها  را  به  هم  بریزید  تا  انجا  که  تمام  فکر  و  ذکر  آنها  یاد گیری  علوم غریبه  شود....
آیا  هدف  شما  کلاه  برداری  است؟
گیریم  نه..
ایا  هدف  شما  گسترش  علم  است؟
اگر انچنان  خیر  خواه  شده  اید  که  به مردم  بدون مزد  علم  بیاموزید  بروید  بدون  مزد  به  کسانی  که  مستحق  هستند  ریاضی  فیزیک  دین  قران  احکام  یا  چیزهای   دیگه  بیاموزید  نه  علوم  غریبه  که  به  علوم  پنهان  مشهور  است  و  نباید  دست  نا اهل  بیافتند....
چرا  سعی  نمیکنید  یک  سنی  را  به ایین  تشیع  دعوت  کنید؟
کار  سختیست؟   شما  که  اینقدر  هزینه  میکنید  در  محیط  سایبری  بدون  مزد  اگر  واقعا  خیر  خواه  هستید  بیایید به  هر  سنی  یک  کتاب  الغدیر  هدیه  بدهید  آیا  این  بهتر  نخواهد  بود  از  دنیا  و  هرچه  که  در آن است؟
تامل  کنید....
در آخر:
1.توصیه ای برای  دوستانی که  تمایل به یاد گرفتن علوم  دارند:
علمی  را یاد بگیرید  که بستر ساز اخرت شما باشد
علوم  اصطلاحی نعمت اوست....ولی بی سوز عشقش  نقمت اوست
ترا انبار  الفاظ  و عبارات.....چه حاصل  میدهد  غیر خسارات
چو نبود  نور علم  یقذف الله....چه انباری  ز الفاظ  و چه از کاه

 یاد گرفتن علم  احتیاج به استاد دارد  یک استاد تمام عیار  نه  کذابینی  که  در این سایت های تازه تاسیس  با خواندن 4 کتاب ناقص  که نویسندگان  جاهل و ناقصی  هم داشته اند ادعای  جامع العلوم  بودن مینمایند  ولی وقتی   با آنها به مناظره علمی  میپردازی  از سعه صدر لازم برخوردار نبوده و  جو را شلوغ کرده  و میگویند دست بالای دست  زیاد است ... آقا جان  اگر دست بالای دست زیاد است  شما  هم  دست بکشید   و کار  را به بالا دستیان واگذارید
گل اندامی و جانت  گندنا زار.....ز  بوی  گند تو  خلقی  در  آزار
بکن از بیخ و از بن گندنارا.....مرنجان این همه خلق خدا را

دوستان  اگر  مشتاق  فراگیری  علم هستید  خود  را  به دست استاد درون بسپارید  چرا که  العلم  نور یقذفه الله فی قلب من یشاء ...
چرا وقت خود را و  فکر خود را برای  مطالبی  میگذارید  که از صحت  آن اطمینان ندارید؟
سودای میان تهی ز سر بیرون کن......از ناز بکاه و در نیاز افزون کن
استاد تو عشق است چو انجا برسی .....او خود به زبان حال گوید چون کن
خود را به استاد درون بسپارید  او  هرچه را لازم داشته باشید  به شما می آموزد   و بهره گیری  از استاد درون هم روش ها  و  مراحلی دارد که باید سالک طی کند...
چو  با  مرات صاص  چشمه ی هور....مقابل شد  بتابد  اندر  او نور
ز نور  خور  چنان  آیدش  باور....که می گوید  منم خورشید خاور

به کسی  گفتیم از احضارات دست بردار و در  را خدا به سیر و سلوک  بپرداز  وعارف  او باش  قیاس به نفسی نمود  و  گفت  کسانی که در این  وادی بودند  افکار متفاوتی داشتند و گاها  انسانهای  متعصب  به دین  و اسلام  بودند  و فکر و ذکر آنها  پرداختن  به  خمس مال  و  زکات  و غیره بوده  که مبادا  کم و زیاد نشود...
بنده  عرض  کردم  اولا  تعصب  نشانه ی  عشق  است  البته  شخص متعصب  نباید  تعصبش  را  به گونه ای  عرضه دارد  که  باعث  رنجش دیگران شود  یک دفعه همینجا قیاس به نفس دیگری نمود  و گفت  فلانی  هم   فرد متعصبی  بود  دم  از  سیر وسلوک  میزد  و در  کنارش  دیگران  را  هم  از  خود  می رنجاند
عرض  کردم  انچه مهم است  شناختن خوب   از  بد  می باشد  و اینکه فلانی  چه   کرد  وچه گفت  پس ما هم  انچنان خواهیم شد  فکری  جاهلانه  و  از تزیینات  شیطانی است  ...  اگر قرار باشد  هر کسی هر چه گفت  از خیر و صلاح  خود بدان عامل باشد  که  دنیا گلستان میشد  مگر  ما  معصومیم  که  عاری از عیب و خطا باشیم؟
در  ضمن  در  بعضی  رفتارها  نباید  به ظاهر  قضیه نگاه کرد  چرا که  هر  چیزی  ظاهر و باطنی دارد  همانند  داستان خضر و موسی
خضر  هم  آدم کشت  و کشتی    سوراخ  کرد  ایا  این  نشانه ی فسق او بود؟
2.اما توصیه ی من به افرادی که  که در این سایت ها   با خواندن  4 کتاب  ناقص   احساس قدرت نموده  و  عده ای  را  از  کار  و زندگی  و  غیره   واداشته اند  آقا  جان  شما  اگر  علمی  دارید  برای  خود  نگه دارید   و  افکار  دیگران را بیش  از این  مشغول ننموده  و  از کار  زندگی  نیاندازید  چرا  که  کسی  که علمی دارد  آن  را  در  عموم به عرضه  نمی گذارد  البته اگر  قصد  گوش  بری  و  اخذ  مبالغ  کلان  را نداشته باشد از ان گذشته اگر واقعا علمی هم داشته باشد  که ندارد( به غیر از یکسری مطالب ناقص و من دراوردی) و در عموم  به کسی بیاموزد  از  کجا معلوم است که در راه خلاف  استفاده نشود ؟
 بدان  که:
در  این  درگه   دل بشکسته باید....تن خسته دهان بسته باید
 کسی  را  میشناسم  که تمام  فکر  و  ذکرش  داشتن موکل  و ارتباط  برقرا کردن با ایشان است  و تا به حال  چندین دستور  را انجام داده  و به نتیجه نرسیده   و  حاضر  است  میلیون  ها خرج کند  تا به هدف پوچش  برسد و  کسی  دیگر  را میشناسم  که  ایشان  هم  به  دنبال  یکسری مسائل پوچ از قبیل  مهره  مار  و  فرج  حیوانات بی زبان  است  تا  مثلا  رزق  و روزیش  زیاد  شده  و  یا محب دیگران گردد  و  یا  در  تجارت  موفق  گردد...
ای  دوست  بدان که:
ترک لذتها و شهوتها سخاست***هر که در شهوت فرو شد بر نخواست
هر که طبیعتش  را بر  عقلش  حاکم  گردانیده است  در  محکمه ی  هر  بی خردی محکوم است
این  همه  بی  ایمانی  تا کی؟  تا  کجا؟
چه کسی  از  اینده  خود  با  خبر  است؟
ما مسلمانیم  و  پیامبر  و امامانی  داریم  که  گفتند  انچنان  زندگی  کنید  که  گویا  همین لحظه  اخر  عمر  شماست...
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر....کای نور چشم  من  به جز  از کشته ندروی   
انکه معاش مادی را وسیله مقامات معنوی نگیرد سخت در خطاست
ایا  اگر  ما  خیلی  غیر  منتظره   و  در  همین حال  جاهلیت  بمیریم  حسرت  2 رکعت نماز  مستحبی  را  نخواهیم  خورد؟  والله اعلم
متاسفانه  این جماعت  حاضرند  برای  ملاقات با موکلی   از گناهان دوری کرده  و  به اعمال مستحبی  بپردازند  ولی  یک لحظه  حاضر  نیستند  برای رضای خدا  این کار را بکنند
تو بندگی  چو گدایان به شرط مزد مکن****که خواجه خود صفت بنده پروری  داند
 ای  کاش  اینها  معنای  شرک  خفی  را میدانستند  و  اگر  میدانستند یک لحظه  درنگ  نمی  نمودند برای  با  خدا  بودن....و با خدا بودن  به حرف نیست  بلکه به عمل است  به افکار است....
واذ واعدنا موسی اربعین لیله.....تا فرعون نفس را نکشی  از اربعین کلیمی  لوحی بر موسی  روح  لائح نخواهد شد
چرا  زندگی دو  روزه ی دنیا را خرج  ارتباط با موکل میکنید؟  بخدا  دلم  خون  شد  از  بس بحث با  موضوع  تسخیر  موکل  دیدم و خواندم...
شما  در  دنیا  خوب  باش  در  اخرت  چنان  جن  و  فرشته  ببینی  که  خودت  به  روزگار  فعلیت  بخندی  و  حسرت  عمر  تباه شده  را  در  ذهن  تجربه  نمایی...
به جای تلاش  در فراگیری  این علم های  پوچ  و  سراب گونه  علمی را یاد بگیرید  که به شما بگوید  خوب  و بد  را  متاسفانه اینها خودشان  که  در این زمینه علم ندارند  وقتی  هم  که  به  انها  تذکر  میدهند  با  عصبانیت  برخورد کرده  و  چنان  بلوایی  برپا  میکنند  که  کسی  که نداند  خیال میکند  چه خبر  است  و  وقتی  که  با  روش  های  گوناگون  در  کار  انها  به تجسس  می پردازید  و نقاب  از  چهره  شان  برمیدارید  چه چیزها  که عیان  نمیشود  از  فسق  و   فسوق  و  ارتباط  با  جنس  مخالف  تا  کلاه برداری  و  کلاشی  و  اخذ  مبالغ  گران...
تا  رسوا  شود  هر انکه  در او  غش باشد
توصیه  من:
عمل  به  واجبات+ترک  محرمات+کمی  هم  مستحبات=موفقیت  در دنیا و اخرت  و  بهره گیری  از  استاد  درون  برای  افزایش  علم  و  سهولت   در   کارها..
واقف  امد بر وقوف اهل دل  در  این مقام......انکه  فرق و نقض و ترک و رفض را در کار داشت
به امید  هدایت  قوم جاهلین
بسم الله ارحمن الرحیم  اذا جاء  نصرالله ولفتح  و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا  فسبح به حمد ربک  واستغفره انه کان توابا  صدق الله العلی العظیم
ادامه ندارد  ان شاالله...... 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ