نقد و بررسی مسائل علوم غریبه و مطالب بیان شده در سایتهای تازه تاسیس و رد ادعاهای کذب ایشان در این باب برای جلوگیری از انحراف مردم
رب اشرح لی صدری و یسر لی امری وحلل عقده من لسانی یفقه قولی
و لازم به ذکر است بنده هیچگاه چوب خودم را به سینه نزده و قصد خودنمایی نداشته و ندارم چرا که این محفل مجازی است و انما انا منذرٌ و ان یوحی الی الا انما انا نذیر مبین..
مطلبی که چندی است در دستورکار داشتم که بیان نمایم این است که مدتی است که چندی از این سایت های تازه تاسیس مطالبی را با موضوع علوم غریبه(اوفاق و باطل السحر و تسخیرات و...) منتشر مینمایند که کاملا غلط و بی فایده اند و تنها هدف انها از این کپی پست ها عرضه داشتن خود و ایجاد خود نمایی و اسم درکردن و همچنین دریافت پول های کثیف کلان در بخش خصوصی است که لازم دانستم عموم مردم را انذار نمایم و ما در این تاپیک ان شاالله به اذن الله هر حرفی که میزنیم با دلیل و مدرک خواهد بود و اگر به کسی صفت کذاب و بی علم در این تاپیک داده شود همه با دلیل و مدرک ذکر شده خواهد بود و در راه اثبات آن امادگی مناظره با هر مدعی را خواهم داشت ان شاالله..
علی هذا شما را به تدبر در نکات زیر جلب مینمایم:
الم تلک ایات الکتاب الحکیم هدی و رحمه للمحسنین
1.افرادی که در زمینه علوم غریبه کتاب نوشتند و انها را منتشر کردند جاهلینی بیش نبودند که مجموعه ای از علوم لا ینفع را در بین مردم انتشار نمودند و از انها جاهل تر کسانی هستند که از راه انها پیروی کرده و امروزه در سایت ها ان موضوعات کم ارزش را بهانه ای برای اسم و رسم بدر کردن و پول و مادیات نموده اند
2.این افراد طرفداران خام مغزی هم دارند که همانند پشه هانند گرد شیرینی(البته شیرینی های کاذب) توصیه من به این افراد اینست که معنای اعوذ بالله من علم لا ینفع را چراغ زندگی خود نمایند و در صراط مستقیم باشند
حال میخواستم کمی در مورد علم پوچی که در این سایت های تازه تاسیس به آن میپردازند صحبت تخصصی بنمایم
1.البته بنده هرچه خواستم که در این سایت ها ثبت نام نمایم تا مناظراتی با کاربران آن سایت داشته باشم نشد چرا که احتیاج به دعوت نامه داشت و ایشان فقط یکسری انسان ساده لوح را ثبت نام مینمایند تا بهانه ای برای رسیدن به مقاصد شوم انها باشند..
یکی از مباحث این سایت ها پرداختن به علم اوفاق است لازم به یاداوری است که علم اوفاق علم شیفت حسابی و عددی است که باعث بسط یا قبض میشود که در هر دو صورت شریف است..
ولی چیزهای که اینها در این سایت های تازه تاسیس با کاربرانی ساده لوح مطرح مینمایند 90% اشتباه است(که البته همیجا اعلام میکنم امادگی مناظره با ایشان را در این موضوع دارم)
مثلا برای تسخیر شخص گفته بودند که ابجد اسم شخص را با اسم طرف مقابل جمع کرده و در مربع بسط میدهیم و اینگونه آن شخص تابع شما میشود...
در مورد این روش باید عرض کنم همچین روشی وجود دارد ولی اینی که اینها میگویند 25% از آن روش است که باعث تسخیر میشود که البته روشی است که همگان از ان اگاهی ندارند و البته اینها فکر میکنند اگر عدد یا اسمی را درون مثلث مربع مخمس و غیره شیفت دادند و آن را بر خاتمی پیاده نمودند موکل ان بالای سرش می ایستد و اماده به کار میشود....
شما اگر تمام مراحل کار را بخوبی انجام دادید این را بدانید شیفت دادن در مربع و غیره به خودی خود هیچ موکلی به وجود نمی اورد از آن گذشته وقتی هم که از اعداد و حروف استخراج موکل نماییم و عزیمت بخوانیم اولا ایشان موکل ان لوح نیستند و فقط اسم انها متشابه است با بسط اسمی که در مربع شیفت داده شده و انها هیچ لزومی نمیبینند که تبعیت نمایند از آن لوح یا بسط اسمی درون آن مگر با عزیمت که عزیمت خواندن هم کار خطرناکی است چرا که ان اسما سفلی که استخراج شده ممکن است از قضا اسما شیاطین باشد که با خواندن انها میتوانید بستر شنا کردن در وادی فسق و فسوق را برای خود و خانوده ی خود مهیا کنید و اگر هم شیاطین نباشند و از جان المسلمین بوده باشند باعث سنگینی انحراف و دخالت بی جا و وسوسه فی الاذن خواهند شد که تاوان سختی خواهد داشت و پشیمانی..
یاد گرفتن علم خوب است به شرطی که از علوم لا ینفع نباشد..
مثلا گیریم که شما با یک وفق یا یک طلسم کسی را تسخیر کردید و ایشان تابع شما شد ایا میدانید با این کار که سحر نام دارد خود را در قعر جهنم خواهید برد حتی اگر آن شخص همسر شما باشد؟؟
آری جهنم و چه بد منزلگاهی است..
که وصف آن به گفتگو محال است...که صاحب حال داند کآن چه حال است
دومین مطلب مورد بحث این قشر کاربران سایت های تازه تاسیس پرداختن به بحث طلسمات و باطل السحر است مثال آنها در مورد استخراج طلسمات یا کشف سطل است ..
این کاربران آمده اند طلسمات را به دو گروه اجسامی و غیر اجسامی(خوردنی یا پاشیدنی)تقسیم کردند از همینجا می توان به علم ناقصشان پی برد چرا که آنها حتی مکانیزم عمل طلسمات را هم نمیدانند..
تمام طلسمات پس از نوشته شدن برای موکلین تشکیل یک نقشه یا دستور کار را میدهند حتی طلسمات خوردنی و پاشیدنی و حتی اگر ما به کسی نفرین کنیم باز هم برای او در عوالم دیگر طلسمی متناسب با آن نفرین نقش میبندد البته این بستگی به این دارد که شخص دم روانی داشته باشد یا نه که برای اشخاص متفاوت است
حال راه نجات چیست؟؟
راه های گوناگونی وجود دارد که در موضوع بحث ما نیست و بنده فقط نکاتی را پیرامون کشف سطل که مورد بحث ایشان بوده متذکر میشوم..
ایشان گفته اند که این امکان وجود ندارد در یک چشم به هم زدن و در کنار مسحور به وسیله کشف سطل طلسمات مربوط به مسحور را بیرون کشید و گفته بودند که احتیاج به 7 یا 8 موکل جستجو گر برای این کار خواهد بود....این حرف بسیار مبتدیانه بوده و هیچ سند علمی ندارد چرا که برای موکلین حال چه جن باشند یا از ملائکه هیچ محدودیت زمان و مکانی وجود ندارد و انها و حتی یکی از انها و نه هفت یا هشت تا از انها میتوانند در یک چشم به هم زدن کاری را انجام بدهند از لحاظ زمانی هر سالی که بر اجنه بگذرد برابر با صد سال ما انسانهاست و در لایه های بالا تر مثل فرشتگان هزار سال ما برابر یک سال انها ست و ایشان اگر معنای طی الارض را درک کرده باشند میدانند که مسافت و زمان در این امر تعریف نشده است...
یک استاد اگر به کسی باطل السحری بدهد اگر واقعا استاد بوده باشد میداند که چه چیز داده است حال اگر جواب نداد و حال مسحور بد تر شد ایا مشکل از دستور استاد بوده؟؟ یا دلایل دیگری هم در عدم تاثیر پذیری این امر دخالت داشته؟
اگر استاد بگوید این دستور را3 روز یا هفت روز باید استفاده کنی تا نتیجه بگیری و آن فرد مسحور مثلا تنها یک روز انجام دهد آیا نتیجه میگیرد؟ روشن است که نتیجه که نگرفته هیچ بلکه موکلین سحر همانند عکس العمل بدن در مقابل مصرف بی رویه انتی بیوتیک مقاومت دارویی پیدا کرده و حال مسحور ممکن است بدتر هم بشود با این وجود باید بیاییم کار یا علم استاد را زیر سوال ببریم؟
صحبت از حجاب طلسمات شد یک واژه من دراوردی...
طلسمات اشکار و نمایان هستند شما هر طلسمی را بر علیه هر کسی بنویسید موکلین در آن محل مورد نظر حاضر شده و تا زمانی که آن سحر باطل نشده در آنمکان خواهند ماند و همانند سگی وفادار تا آخرین لحظه مشغول به کار خواهند بود و این قابل پنهان کردن نیست و به کار بردن این واژه (حجاب طلسمات) از جانب این کاربران سایت های تازه تاسیس می تواند به دلیل عدم آگاهی ایشان از مکانیزم طلسمات باشد...
اما در مبحث احضارات این کتب ها اکثرا ناقص هستند البته با پاره ای از کمبود نکات ریز که فووت کوزه گری است لیکن در کل انچه که مهم است:
به هوس راست نیاید به تمنا نشود......کاندرین راه بسی خون جگر باید خورد
و لکن به سیر وسلوک نفسانی افتادن در جهاد اکبر است که جان به لب میرسد تا جام به لب رسد
سومین مطلب مورد بحث این سایت ها پیرامون حصار و نقش آن در احضارات است..
اینها میگویند که وقتی استادی به شما دستوری پیرامون احضار داد خودش از شما مراقبت نموده و دیگر احتیاجی به حصار نخواهد بود
این حرف درست است..
ولی تعریف شما از استاد چیست؟ اینطور که شما می گویید استاد شخصی است مثل ایت الله قاضی مثل ایت الله کشمیری و نخودکی و غیره که دارای قدرت تجرد هستند و میتوانید در یک لحظه در زمین سیر نمایند و قدرت مقابله با تمامی موجودات موزی را دارند.. درست است؟ ایا این تعریف شما از استاد است؟؟
اینچنین استادانی کم هستند و اگر هم عیان باشند به کسی دستور احضار نمیدهند..
خوب حال که چنین استادانی وجود ندارند باید چه کنیم؟
آیا باید خود را دست استادان رده پایین تر بسپاریم؟
اگر این کار را بکنیم مطمئنا به حصار احتیاج خواهیم داشت حتی اگر احضار شما از موکلین سماوی باشد چرا که شما وقتی اولین ذکر یا اسماء خداوند را بر زبان می اورید ضمن اینکه صدای شما در اسمانها می پیچد نوری از جایگاه شما به سمت اسمان متصل خواهد شد و از آن پس شیاطین فوج فوج به سمت شما هجوم میاورند و در خیال ضرر رساندن به شما هستند حال چه چیز مانع ضرر ایشان میشود؟ حصار
ذکر اعوذ بالله من الشیطان رجیم بسم الله الرحمن الرحیم و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم یک حصار بسیار قوی است ولی برای چه کسانی ؟
فرایند این ذکر و دیگر اذکار مشابه به میزان ایمان شما بستگی دارد..
یک شخصی اگر ایمان قوی داشته باشد که خداوند حفیظ است با گفتن همین ذکر بالا از تمام جن و تابعه و دیو و عین و مرض حفظ خواهد شد..
برعکس اگر کسی ایمان قوی نداشته باشد هزاران حصر با موکلین بسیار قوی برگزیند باز هم ضربه خواهد خورد چرا که قدرت خدا اعظم است..
این تعریف و کاربرد حصار بود ولی متاسفانه بعضی ها بی خود و بی جهت به خودشان اجازه میدهند در این مباحث اظهار نظر نمایند البته اظهار نظر که نه بیشتر به سفسطه شبیه است...
قدم اول این مرحله خوف و رجا.....باید از ترک سرت برگ سفر ساز کنی
همت و خضر ره و بنیت در حد سوا....ثان تثلیث در انتاج نظر باز کنی
شرط مهم در این راه داشتن یک استاد تمام با قدرت تجرد نیست بلکه فقط داشتن یک استاد با علم کفایت میکند البته تشخیص اعلمیت کار مبتدی نیست و
یک استاد لازم نیست خود عامل به علمش باشد همانند تمثیل یک پزشک به بیمار..
هیچ کس بی اوستا چیزی نشد.......هیچ آهن خنجر تیزی نشد
هرکه گیرد پیشه ای بی اوستا........ریشخندی شد به شهر و روستا
هر که در ره بی قلاویزی رود.......ره دو روزه راه صد ساله شود
هر که گردد سوی کعبه بی دلیل .....همچون این سرگشتگان گردد ذلیل
مطلب دیگر در مورد طی الارض است
خیلی کوتاه عرض نمایم که طی الارض دستورالعمل ثابت و خاصی ندارد و ربطی هم به سوره نمل و ایات مورد نظر بعضی ها ندارد البته شاید کسی با مداومت بر این دستورالعمل ها بتواند طی المکانی داشته باشد ولی آن دستور یا آیه رابطه مستقیم ندارد با طی الارض بلکه مکانیزم عمل جوری است که هر فرشته ای توانایی این کار را دارد....
یک مطلب دیگر هم عرض بکنم که بعضی ها با نیت این با اجنه ارتباط برقرار میکنند که مثلا به خودشان یا به دیگران در کارها و مشکلات کمک نمایند..
حال این کمک ها چیست؟
این کمک ها از قبیل اینکه مثلا کسی به کسی دیگر علاقه داشته باشد وقصد ازدواج داشته باشد یا اینکه برای استخدام در شرکتی به مشکل برخورده یا در معاملات و تجارتش به مشکل برخورده یا همسرش نسبت به او محبت کمی دارد یا مشکلاتی از این قبیل
اقایان برادران وقتی در مورد مسئله ای علم کافی را ندارید چه اشکالی دارد تحقیق کنید یا سوال کنید؟؟
شما اگر از مکانیزم این اعمال که توسط اجنه صورت میگیرد اگاه باشید میبینید که همه ی اینها از طریق وساوس نفس خواهد بود یعنی اجنه بر روی مغز طرف مقابل وسوسه ای انجام داده و مثلا کاری حل میکنند از قبیل بخت گشایی یا استخدام در شرکتی و خیلی چیزهای ذکر شده و نشده...
خوب سوالی پیش میاید...
آیا شما مسلمان هستید؟ اگر مسلمان هستید آیا احادیث بیشمار ائمه را در زمینه سحر مطالعه کردید؟
بعضی ها فکر میکنند سحر یعنی این که زنی را از شوهرش جدا کنی یا بخت کسی را ببندی یا گره ای در زندگی کسی بیاندازی..
نه نه .. ببین عزیز جان شما هر کاری انجام بدید توسط اجنه یا تله پاتی و چیزهای دیگه اگر اون قضیه از روند طبیعی خودش خارج بشه سحر به حساب میاد و این کار حرام مطلق است....
حال اگر شما این کار را انجام بدید ولو با هدف خیر و کمک به دیگران بازهم ساحر حساب شده و در آتش جهنم خواهید بود....
پس شما را به این روز عزیز قسم میدهم که مردم را بسوی احضار و این مسائل سوق ندهید که اگر در کار خلافی استفاده شود گناهش بیشتر بر گردن شما خواهد بود من نمیدانم چه لزومی دارد برای مردم و در این مکان عمومی از علوم غریبه صحبت بکنید و مردم را و فکر و کار و زندگی و درس انها را به هم بریزید تا انجا که تمام فکر و ذکر آنها یاد گیری علوم غریبه شود....
آیا هدف شما کلاه برداری است؟
گیریم نه..
ایا هدف شما گسترش علم است؟
اگر انچنان خیر خواه شده اید که به مردم بدون مزد علم بیاموزید بروید بدون مزد به کسانی که مستحق هستند ریاضی فیزیک دین قران احکام یا چیزهای دیگه بیاموزید نه علوم غریبه که به علوم پنهان مشهور است و نباید دست نا اهل بیافتند....
چرا سعی نمیکنید یک سنی را به ایین تشیع دعوت کنید؟
کار سختیست؟ شما که اینقدر هزینه میکنید در محیط سایبری بدون مزد اگر واقعا خیر خواه هستید بیایید به هر سنی یک کتاب الغدیر هدیه بدهید آیا این بهتر نخواهد بود از دنیا و هرچه که در آن است؟
تامل کنید....
در آخر:
1.توصیه ای برای دوستانی که تمایل به یاد گرفتن علوم دارند:
علمی را یاد بگیرید که بستر ساز اخرت شما باشد
علوم اصطلاحی نعمت اوست....ولی بی سوز عشقش نقمت اوست
ترا انبار الفاظ و عبارات.....چه حاصل میدهد غیر خسارات
چو نبود نور علم یقذف الله....چه انباری ز الفاظ و چه از کاه
یاد گرفتن علم احتیاج به استاد دارد یک استاد تمام عیار نه کذابینی که در این سایت های تازه تاسیس با خواندن 4 کتاب ناقص که نویسندگان جاهل و ناقصی هم داشته اند ادعای جامع العلوم بودن مینمایند ولی وقتی با آنها به مناظره علمی میپردازی از سعه صدر لازم برخوردار نبوده و جو را شلوغ کرده و میگویند دست بالای دست زیاد است ... آقا جان اگر دست بالای دست زیاد است شما هم دست بکشید و کار را به بالا دستیان واگذارید
گل اندامی و جانت گندنا زار.....ز بوی گند تو خلقی در آزار
بکن از بیخ و از بن گندنارا.....مرنجان این همه خلق خدا را
دوستان اگر مشتاق فراگیری علم هستید خود را به دست استاد درون بسپارید چرا که العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء ...
چرا وقت خود را و فکر خود را برای مطالبی میگذارید که از صحت آن اطمینان ندارید؟
سودای میان تهی ز سر بیرون کن......از ناز بکاه و در نیاز افزون کن
استاد تو عشق است چو انجا برسی .....او خود به زبان حال گوید چون کن
خود را به استاد درون بسپارید او هرچه را لازم داشته باشید به شما می آموزد و بهره گیری از استاد درون هم روش ها و مراحلی دارد که باید سالک طی کند...
چو با مرات صاص چشمه ی هور....مقابل شد بتابد اندر او نور
ز نور خور چنان آیدش باور....که می گوید منم خورشید خاور
به کسی گفتیم از احضارات دست بردار و در را خدا به سیر و سلوک بپرداز وعارف او باش قیاس به نفسی نمود و گفت کسانی که در این وادی بودند افکار متفاوتی داشتند و گاها انسانهای متعصب به دین و اسلام بودند و فکر و ذکر آنها پرداختن به خمس مال و زکات و غیره بوده که مبادا کم و زیاد نشود...
بنده عرض کردم اولا تعصب نشانه ی عشق است البته شخص متعصب نباید تعصبش را به گونه ای عرضه دارد که باعث رنجش دیگران شود یک دفعه همینجا قیاس به نفس دیگری نمود و گفت فلانی هم فرد متعصبی بود دم از سیر وسلوک میزد و در کنارش دیگران را هم از خود می رنجاند
عرض کردم انچه مهم است شناختن خوب از بد می باشد و اینکه فلانی چه کرد وچه گفت پس ما هم انچنان خواهیم شد فکری جاهلانه و از تزیینات شیطانی است ... اگر قرار باشد هر کسی هر چه گفت از خیر و صلاح خود بدان عامل باشد که دنیا گلستان میشد مگر ما معصومیم که عاری از عیب و خطا باشیم؟
در ضمن در بعضی رفتارها نباید به ظاهر قضیه نگاه کرد چرا که هر چیزی ظاهر و باطنی دارد همانند داستان خضر و موسی
خضر هم آدم کشت و کشتی سوراخ کرد ایا این نشانه ی فسق او بود؟
2.اما توصیه ی من به افرادی که که در این سایت ها با خواندن 4 کتاب ناقص احساس قدرت نموده و عده ای را از کار و زندگی و غیره واداشته اند آقا جان شما اگر علمی دارید برای خود نگه دارید و افکار دیگران را بیش از این مشغول ننموده و از کار زندگی نیاندازید چرا که کسی که علمی دارد آن را در عموم به عرضه نمی گذارد البته اگر قصد گوش بری و اخذ مبالغ کلان را نداشته باشد از ان گذشته اگر واقعا علمی هم داشته باشد که ندارد( به غیر از یکسری مطالب ناقص و من دراوردی) و در عموم به کسی بیاموزد از کجا معلوم است که در راه خلاف استفاده نشود ؟
بدان که:
در این درگه دل بشکسته باید....تن خسته دهان بسته باید
کسی را میشناسم که تمام فکر و ذکرش داشتن موکل و ارتباط برقرا کردن با ایشان است و تا به حال چندین دستور را انجام داده و به نتیجه نرسیده و حاضر است میلیون ها خرج کند تا به هدف پوچش برسد و کسی دیگر را میشناسم که ایشان هم به دنبال یکسری مسائل پوچ از قبیل مهره مار و فرج حیوانات بی زبان است تا مثلا رزق و روزیش زیاد شده و یا محب دیگران گردد و یا در تجارت موفق گردد...
ای دوست بدان که:
ترک لذتها و شهوتها سخاست***هر که در شهوت فرو شد بر نخواست
هر که طبیعتش را بر عقلش حاکم گردانیده است در محکمه ی هر بی خردی محکوم است
این همه بی ایمانی تا کی؟ تا کجا؟
چه کسی از اینده خود با خبر است؟
ما مسلمانیم و پیامبر و امامانی داریم که گفتند انچنان زندگی کنید که گویا همین لحظه اخر عمر شماست...
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر....کای نور چشم من به جز از کشته ندروی
انکه معاش مادی را وسیله مقامات معنوی نگیرد سخت در خطاست
ایا اگر ما خیلی غیر منتظره و در همین حال جاهلیت بمیریم حسرت 2 رکعت نماز مستحبی را نخواهیم خورد؟ والله اعلم
متاسفانه این جماعت حاضرند برای ملاقات با موکلی از گناهان دوری کرده و به اعمال مستحبی بپردازند ولی یک لحظه حاضر نیستند برای رضای خدا این کار را بکنند
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن****که خواجه خود صفت بنده پروری داند
ای کاش اینها معنای شرک خفی را میدانستند و اگر میدانستند یک لحظه درنگ نمی نمودند برای با خدا بودن....و با خدا بودن به حرف نیست بلکه به عمل است به افکار است....
واذ واعدنا موسی اربعین لیله.....تا فرعون نفس را نکشی از اربعین کلیمی لوحی بر موسی روح لائح نخواهد شد
چرا زندگی دو روزه ی دنیا را خرج ارتباط با موکل میکنید؟ بخدا دلم خون شد از بس بحث با موضوع تسخیر موکل دیدم و خواندم...
شما در دنیا خوب باش در اخرت چنان جن و فرشته ببینی که خودت به روزگار فعلیت بخندی و حسرت عمر تباه شده را در ذهن تجربه نمایی...
به جای تلاش در فراگیری این علم های پوچ و سراب گونه علمی را یاد بگیرید که به شما بگوید خوب و بد را متاسفانه اینها خودشان که در این زمینه علم ندارند وقتی هم که به انها تذکر میدهند با عصبانیت برخورد کرده و چنان بلوایی برپا میکنند که کسی که نداند خیال میکند چه خبر است و وقتی که با روش های گوناگون در کار انها به تجسس می پردازید و نقاب از چهره شان برمیدارید چه چیزها که عیان نمیشود از فسق و فسوق و ارتباط با جنس مخالف تا کلاه برداری و کلاشی و اخذ مبالغ گران...
تا رسوا شود هر انکه در او غش باشد
توصیه من:
عمل به واجبات+ترک محرمات+کمی هم مستحبات=موفقیت در دنیا و اخرت و بهره گیری از استاد درون برای افزایش علم و سهولت در کارها..
واقف امد بر وقوف اهل دل در این مقام......انکه فرق و نقض و ترک و رفض را در کار داشت
به امید هدایت قوم جاهلین
بسم الله ارحمن الرحیم اذا جاء نصرالله ولفتح و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا فسبح به حمد ربک واستغفره انه کان توابا صدق الله العلی العظیم
ادامه ندارد ان شاالله......
جمعه 92 تیر 28 , ساعت 1:29 صبح
نوشته شده توسط ghareeb | نظرات دیگران [ نظر]