حکمتی نیست جز به همراه عصمت . [امام علی علیه السلام]
 
یادداشت ثابت - جمعه 92 تیر 15 , ساعت 7:16 عصر

با سلام و عرض ادب  خدمت شما دوستداران راه حق
عرض شود که هدف بنده حقیر از قدیم الایام که احیانا دوستان آشنایی دارند مبارزه با جهل و نادانی و خرافات و گسترش علم و حقیقت و روشنی است  که در این راه ضمن اینکه هیچگونه ادعایی  نداشته ام بسی مرارت ها کشیده و بسیار  مبارزه نمودم  تا اینکه الحمد لله فضای سایبر قدر اندکی  از آلودگی ها پاک شد..
ولی متاسفانه  هم اکنون  مجددا  چندی از سایت ها اقدام به تراوش بعضی  مسائل شده و میخواهند از آب گل آلود  میگو بگیرند..
یکی از این سایت های  تازه تاسیس  وبلاگی به لینک زیر است:
rohanyatuosef.loxblog.com

rohanyatuosef.rozblog.com
که ان شاالله پاسخ بعضی از مطالب ایشان را در این وبلاگ خواهیم داد..
یکی از مطالب بیان شده در آن وبلاگ با موضوع جلوگیری از تعرض جن عاشق میباشد..
بله  همه ما تاکنون در مورد جن عاشق مباحثی را مطالعه و گاها تجربه نموده ایم لیکن اینجور مسائل  بهانه ای شده است در دست یک مشت انسان بیکار  که از قضا به دلیل وضع بسیار بد اقتصادی و نبود کار و یا شغل مفید  و با خرید چند کتاب قدیمی  رو به این علوم آورده و قصد چاپیدن یک سری انسان ضعیف که معمولا از جنس مونث نیز میباشند را دارند
نقل قول:
{علت بسته شدن بخت چیست؟ تقریبا میتوان گفت وقتی هاله ای از انرژی منفی به دور دختر و پسر ایجاد شود باعث بسته شدن بخت میشود}
پاسخ بنده:
عرض شود که  به هیچ عنوان ما چه در شرع و چه در علوم غریبه چیزی بنام بسته شدن بخت نداریم..

بخت در لغت به معنای حظّ ، بهره و قسمت است ..
بخت به معنای حدوث چیزی بدون استناد به علت است ..
دانشمندان وجود علل مجهولی ، چون بخت و اتفاق را محال می دانند..
خواجه نصیر طوسی معتقد است که آن چه اتفاق و بخت نامیده می شود دارای علل و اسباب نهانی و مستور است که حقیقت آن بر ما روشن نیست و از آن جا که همه موجودات عالم تابع علل غایی هستند و علل فاعلی خاصی آن ها را ایجاد کرده است که ما نسبت به آن علل آگاهی نداریم , سپس نمی توانیم به چیزی با عنوان بخت معتقد باشیم و آن را از حیطه علل و اسباب دور بدانیم..

به طور کلی اعتقاد به بخت اعتقاد به امری موهوم و خرافی است
سرنوشت انسان ها در دست خدا و در گرو عمل او است و این که بخت کسى را بسته اند، اعتقادى عوامانه و مردود است.
انسان ها به دلایل خاص و بعضاً نامعلوم، در طول زندگى خود دچار تحوّلاتى مى شوند که در عالم خلقت امرى طبیعى و متداول به نظر مى رسد..
بعضى داراى همسر خوب و زندگى مرفه مى شوند و بعضى کاملاً برعکس و بعضى بسیار دیر ازدواج مى کنند و بعضى دیگر چنین موقعیتى را پیدا نخواهند کرد..
همه این موارد دارای علل و عوامل خاص خود است ..
ما اگر بتوانیم علت حوادث و پیش آمد ها را شناسایی کنیم و آنها را به خوبی در زندگی به کار گیریم ، زندگی خوبی خواهیم داشت..
پس موفقیت یا عدم موفقیت ما در زندگی در گرو شناخت صحیح و عمل بر طبق آن است.
برخی از عواملی که در زندگی ما تأثیر دارند ، عوامل معنوی هستند که از جمله آنها دعا است ..
دعای نیک که از اولیاى الهى صادر شود و نیز دعاى پدر و مادر در حق فرزند و نیز دعاى معلم در به دست آوردن توفیقات تأثیر حتمى دارد..
ولى دعا هایی که برعلیه افراد نوشته یا خوانده شود ، اگر چه در مقطع خاصى ممکن است تأثیر گذار باشد، ولى نمى تواند زیان جدّى وارد کند..
خداوند در قرآن بعد از بیان این که قوم یهود از دو فرشته ،‌ چیزهایی را یاد گرفتند تا با آن میان مرد و همسرش تفرقه ایجاد کنند؛ مى فرماید: ولى هیچ گاه نمى توانند بدون اجازه خداوند به انسان زیان برسانند ..
پس خواست الهی موثر است ، بنابراین می توان با دعا هایی که از طرف پیشوایان دینی وارد شده است ، آثار زیان بخش بعضی از چیزها مانند دعای بد یا چشم زخم و طلسم را بی اثر کرد...

بله اگر بخواهیم بخت کسی را ببندیم راهها و متد زیادی وجود دارد که به دستور انسان و به دست شیاطین صورت میگیرد و بنده هیچگاه منکر این قضیه نبوده و نیستم منتها چیزی که هست بسته شدن بخت بدون وجود عامل انسانی و دستورات او غیر ممکن است و این را هم قبول دارم که  جنی ممکن است در زمان و مکان خاصی عاشق انسان شود و راههای ازدواج او را ببندد  ولی مخلص کلام بنده این است که این بحث به هیچ عنوان همه گیر نیست آن هم در این زمان!
لذا اینگونه مباحث متاسفانه بهانه ای شده در دست یکسری انسان متقلب که از یکسری انسان ساده لوح که سوء استفاده کرده و منبع درآمدی به وجود می آورند و شماره تماس ایمیل ها گذاشته که آقا  بیا و در مورد هزینه با من تماس بگیر ایمیل بزن..
آقا جان یعنی  شما میفرمایین هر مونثه ای که ازدواجش دیر گشت  جنی عاشق او شده که مانع ازدواج است؟
یعنی اگر آن جن نباشد همه چیز تمام است و خانم ها ازدواج میکنند و علی علی؟
یعنی اگر کسی  در خواب جنب شد؟  جن عارض دارد که به ایشان در خواب تعرض کرده؟
خیر اینها به جز توهمات چیز دیگری نیست..
بله شکی نیست که آیات و سور قرآن سراسر نور بوده و هر شری را دفع میکنند این قابل قبول است لیکن  شما فعل عمل را اثبات بنما..
مگر جنها بیکار هستند که بیایند  برای انسان مزاحمت ایجاد کنند؟ بنده نمی دانم این چه جو مضحکی است که در محیط نت و به طبع آن در جامعه در رابطه با اجنه راه افتاده است؟!
شما آیا خودتان تا به حال جنی روئیت نموده اید؟
دوستان به صاحبش قسم که اجنه  موجودات  پاک و شریفی هستند وبعد از انسان دومین موجود پیشرفته ای هستند که دارای قوه اختیار هستند یعنی کارهای خود را در بعد خویش با ابزار فکر و اختیار انجام میدهند که بسا اجنه در گذشته و حتی حال در بعد ما حضور پیدا کرده و از علما و فقها سوالات دینی می پرسند..

هدف از آفرینش اجنه چه بوده؟

مزاحمت برای انسان؟

خیر به هیچ عنوان

ماموریت اجنه درست همانند انسان  در زمین یک چیز است...

چه چیز؟؟

و ما خلق الجن و الانس الا لیعبدون..

بنده حقیر به کرات  مزاحمت های اجنه برای انسان از نزدیک را مشاهده و درمان نمودم لیکن ایشان از شیاطین بودند و عامل شارژکننده و محرک ایشان مبنی بر مزاحمت برای شخص هم خود آن اشخاص بودند که در ابتدا از راههای مختلف از قبیل احضار و خواندن عزائم برای اجنه مزاحمت ایجاد کرده بودند..
همان طور که جنها از ورود به اسمان منع شده اند از وارد شدن به بعد انسانها نیز منع شده اند مگر اینکه انسان خود ایشان را دعوت نماید..
دوستان  اگر مومن هستید در هر درجه ای از آن هم که باشید فرقی نمیکند  چرا که خداوند موکلانی از جنس ملائکه برای حمایت و محافظت و پشتیبانی از مومنین قرار داده و جای هیچ گونه نگرانی بابت تعرض اجنه  باقی نمی ماند..
همان طور که عرض کردم اینها فقط بهانه ای است در دست یکسری سوء استفاده گر کتاب به دست که با خواندن چند کتاب فکر کرده اند که علامه در این علم هستند
مثلا همین مبحث شرف الشمس که مبحث سنگین و کاملا تخصصی است که بنده اعتقاد راسخ دارم لیکن:
توصیه من به کاربران این است که وقت خود را بیهوده  صرف  اینگونه  مسائل ننمایند...
شرف  شمس   شرف شمس است  مثل  شرف مشتری  و قمر
آن  نقشی که  شما از ان به عنوان شرف الشمس نام میبرید  یک  نقشه ی گنج است  و لیکن خود  گنج  نیست...
یعنی موکل ندارد  ولی  ما میتونیم  با  اجرای دستورالعملی  موکلین را وادار کنیم  که  از آن  پیروی نمایند...
که  البته  نوشتن  آن  بر روی کاغذ  زرد  و ...   کاری  بیهوده است...
آن  نقش  را  فقط  میتوانیم در تاریخ  شرف شمس   بر روی  نگین  اصل نتراشیده ی عقیق  زرد حک نماییم  چون فقط او موکل دارد و بعد از آن  باید  عزیمتی بسازیم  و ریاضتی بکشیم  و  قسم نامه ای  اماده کنیم  تا  موکل تابع شود  و از علامات آن  اینست که  بعد از  اجرای  مراسمات  ایشان به خواب شما می آید  و خود را خادم شما می نامد  که البته همه ی اینها نزد من است  لیکن هرکه خواست  خودش برود پیدا نماید و تلاش نماید  چرا که العلم  نورٌ یقذفه الله فی قلب من یشاء  ....
پس  بیخودی دنبال آنچه که در  کتب نوشته شده نباشید  چرا که نویسنده انها جاهلینی بیش نبودند  و یکسری مسائل  را چنان تکرار  نمودند  که البته همه  باورشان شد.....

ادامه دارد ان شاالله
شاد باشید



لیست کل یادداشت های این وبلاگ